غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
غبار راهم و در کوی تو وطن دارم هزارشُکر از این منسبی که من دارم کـبوتـران حـریم تو شاهـدنـد ای شاه چهقدر دور حرم شوق پَر زدن دارم اگرچه بوده هـمیشه سکوت ترجـیحم مخاطبـم که تو باشی؛ سر سخن دارم از آن زمان که خودم را شناختم ارباب به پای تـشنگیات مِیلِ سوخـتن دارم به یاد روضۀ انگـشتر توأم که هنوز به دست خویشتن انگـشـتر یمن دارم پس از حکایت پیراهنت که غارت شد به حُکم شرع فقط پیرهن به تن دارم بگو که بعد وفـاتـم مرا کـفـن نکـنـند که من غـلامـم و آقـای بیکـفـن دارم |